در این رمان، حمله و هجوم مغول به سرزمین ایران، در قالب روایت زندگی «ترکان خاتون» (مادر سلطان محمد خوارزمشاه) شرح و توصیف میشود. «ترکان خاتون» دختر یکی از امرای ترک بود و چون قبول همسری سلطان تکش نمود، کسان و نزدیکان خود را در کارهای دولتی دخالت داد و هر ناحیهای که به دست تکش یا سلطان محمد گشوده میشد، یکی از خواص «ترکان خاتون» به حکومت آن منصوب میگشت. این زن بهواسطه قرابت با ترکان قنقلی و دخالت دادن ایشان در امور مملکت و استبداد رأی و علاقهای که به خونریزی و عیاشی داشت موجبات زوال دولت سلطان «محمد خوارزمشاه» را فراهم ساخت...