مسئلهٔ ترجمه، از بنیادیترین مسائل در قلمرو فرهنگ و اندیشه است. هر کتاب یا مقالهای که در حوزههای گوناگون، ترجمه میشود، دریچهای نو به دنیای اندیشهها پیش روی ما میگشاید. از ترجمهٔ آثار عمومی و ادبی که بگذریم، همهٔ پژوهشگران و دانشگاهیان به مهارت ترجمه نیاز دارند. آنها حتی اگر نخواهند مترجمی را پیشهٔ خود بگیرند، برای استفاده از آثار و منابع علمیِ جهان در پژوهشهایشان، باز هم ناگزیرند با این مهارت آشنا شوند. هزار نکتهٔ باریکتر از مو در فن، هنر، و مهارت ترجمه وجود دارد که آنها را فقط در عمل میتوان آموخت، و آموختنشان سالها طول میکشد. از طرفی، کتابها، مقالهها، و راهنماهای بسیاری برای آموزش ترجمه در دسترس است. اما بیشترِ دانشجویان و پژوهشگران و علاقهمندان یادگیریِ ترجمه، مجال و حوصلهٔ کلنجار رفتن با این منابع را ندارند. پس چه باید کرد؟ کلیدیترین و کارسازترین نکته و توصیهای که بیشتر مترجمان ممتاز و معلمان کهنهکارِ ترجمه، بهاتفاق، بر آن تأکید میکنند، تمرینِ ترجمه از روی دست زبردستترین مترجمان است؛ یعنی کنار هم قرار دادنِ متن اصلی و ترجمهٔ آن، و دقت در ظرایف و لطایف کار مترجم، و آموختن همان نکتههای باریکتر از مو، که در هیچ کتابی نوشته نشده است. معمولاً به این کار، «مقابله» میگویند، ما از آن به «مشق ترجمه» تعبیر میکنیم. کتاب «مشق ترجمه» شامل مقابلهٔ قطعاتی از ترجمههای ممتاز ۱۸ مترجم با متن انگلیسی است که در ۱۸ فصل تنظیم شده است.