گزافه نیست اگر در مجموعۀ شرح و نقدهای نظریه پردازان طراز اول در باب «در جستجوی زمان از دست رفته»، اثر سترگ مارسل پروست، منظومۀ چهارگفتار کتاب حاضر را یک رویداد بنامیم. ژولیا کریستوا که از بزرگ ترین منتقدان ادبی عصر حاضر است در این گفتارها از نقدهای بلاغی شایع فاصله گرفته و از منظری تاریخی به ردیابی تبارشناسی سوبژکتیویته ای می پردازد که تواماً چهره های درهم تنیدۀ مارسل را در مقام نویسنده، راوی، و شخصیت های محوری این رمان بلند، به ویژه در رابطه اش با پدیدۀ مادرانگی تصویر می کند.کریستوا می کوشد در این منظومه به کل ساحت تجربۀ پروست بپردازد و نشان دهد که چرا پروست سنگ محک تناسب نظریۀ تناسب نظریۀ ادبی در دوران معاصر است. بی شک این چهارگفتار، در کنار خوانش های ژیل دُلوز و ژرار ژنت، از ماندگارترین قرائت های اثر جاودان پروست در زمانۀ ما هستند.