اسطوره ای که یک بار «سوفوکل» نمایشنامه اش را نوشته بود، این بار «هاینر مولر» با «فیلوکتت» به سراغش رفته ، آن هم درست در زمانی که دیوار برلین شکل گرفته و آلمان، اروپا و حتی کل جهان، درحال تجربه ی چیزی هستند که بیشتر شبیه به روایت هایی از دل اعصار است، از دل اسطوره ها و افسانه ها؛ دیواری حایل که فرزندان را از پدران و مادران، برادران و خواهران را از یکدیگر و دوستان را نیز، جدا کرده و دور نگه می دارد. این تجربه ی مهیب در زمانه ی اختناق استالینیستی آلمان شرقی، برای مولر فقط از راه رجوع به اساطیر قابل روایت بود و این شد که نمایشنامه ی «فیلوکتت» شکل گرفت.