کتاب خزامی نوشتۀ سنان انطون، نویسندۀ برجسته و نامآور عراقی، اثری است با نثری شاعرانه و زبانی زنده، که خواننده را به سفری در اعماق فرهنگ، تاریخ و دردهای مردم عراق میبرد. این رمان داستانی دربارۀ فقدان و رنج است، اما از عشق، زندگی و پایداری نیز سخن میگوید. خزامی پژواکی است از آلام و تجربههای عمیق انسانی در کشوری که سالها درگیر جنگ و آشوب بوده است.
خزامی روایتی است از زندگی شخصیت اصلی داستان، که از دریچۀ نگاه او به عمق فرهنگ و آداب و رسوم عراقیها مینگریم. سنان انطون با تسلطی هنرمندانه بر جزئیات فرهنگی و تاریخی، قصهای خلق میکند که علاوه بر جنبۀ داستانی، به مثابه سندی از زندگی و تاریخ مردمان خاورمیانه نیز به شمار میرود.
در سال ۲۰۰۳ در نیویورک، سامی، یک پزشک بازنشسته عراقی، بهتازگی به همراه پسرش سعد و خانوادهاش به بروکلین نقل مکان کرده است. او پس از از دست دادن همسرش در شرایطی تراژیک، از بودن در کنار نوههایش خوشحال است. اما بهزودی حافظهاش شروع به ضعیف شدن میکند و سعد مجبور میشود او را به خانۀ سالمندان بسپارد، جایی که کارمن، یک پرستار جوان پورتوریکویی، بهطور ویژه از او مراقبت میکند.
در اواخر دهه ۱۹۹۰، عمر، یک جوان عراقی، به آمریکا میآید. او با هویتی جعلی از عراق فرار کرده است. او یک فراری است و مانند همه فراریها مجازات شده است؛ یکی از گوشهایش قطع شده است. در بغداد، این نشانهای از شرم است. عمر آرزوی جراحی پلاستیک ترمیمی برای بازگرداندن گوش و کرامتش را دارد.
در حالی که گذشتۀ سامی با ضعف حافظهاش محو میشود، عمر تمام تلاش خود را میکند تا هویت عراقی خود را فراموش کند. او بهدنبال شروعی تازه در نیوجرسی بهعنوان یک کشاورز است و تظاهر میکند اهل پورتوریکو است. دو خط داستانی بهطور مستقل پیش میروند. یکی از شخصیتها بیشتر وقت خود را در حالت نیمههوشیار به یادآوری میگذراند، درحالیکه دیگری بهشدت تلاش میکند آیندهای متفاوت برای خود بسازد. در نهایت، عشق به سنبل وحشی (خزامی، در زبان عربی) این سه شخصیت را به هم میرساند و فرصتی برای عمر فراهم میکند تا از گذشته دردناک خود رهایی یابد.
این داستان بیشتر از دیدگاه سومشخص نوشته شده است، اما گاهی اوقات روایت اولشخص نیز در خاطرات سامی دیده میشود. قطعات تکهوپاره از حافظۀ او در سراسر کتاب پراکنده شدهاند و بهتدریج داستان این شخصیت و از دستدادنهای تراژیک پس از جنگ او را برای خواننده آشکار میکنند.
مثل همیشه، سنان انطون (نویسندۀ شهیر عراقی) داستانی زیبا و احساسی با شخصیتهایی بسیار قابل ارتباط ارائه میدهد. او با جزئیات ساده و واقعی، حالت ذهنی شخصیتها و جو را بهطرز زندهای به تصویر میکشد و نتیجه آن یک خوانش تأثیرگذار و شاعرانه است.