کاستیانوس مویا، در رمان اخیرش خاطرهی خودکامگی، ساز دیگری میزند. نوشتهای در سه پاره که برمبنای رویدادهای واقعی است: کودتای 1944 ارتش علیه دیکتاتور نازیپرست السالوادور، ماکسیمیلیانو هرناندز مارتینز که در خلع ید دیکتاتوری ناکام میماند، اینک به اعتصابات سراسری دامن میزند. کتاب با یادداشتهای روزانهی هایده _زن خانهداری_ فتح باب میشود که شوهرش، پریکلس، به سبب انتقاد از حکومت زندانی است. فصلها یک در میان، با رکگوییهای شیرینی به روایت شوخطبعانه و عجیب کلهمن، پسر بزرگ این خانواده، و جیمی میپردازد (که به دلیل نقش داشتن در کودتا) درصدد گریختن از کشوراند. ترانه اختتامیه رمان، در پسزمینهای متعلق به دههها بعد، تاملبرانگیز و سودایی است. با آنکه هر یک از پارهها حال و هوایی خاص خود را دارد -بیش از همه به شنیدن داستان هایده اشتیاق پیدا میکنیم. خاطرهی خودکامگی، دلچسبترین داستان کاستیانوس مویا تا به امروز است.