کتاب حباب های رنگی رمانی ایرانی است که در ۱۷ فصل نوشته شده است. این رمان از جایی آغاز میشود که راوی از ورودش به کافه خبر میدهد. او در این کافه کار میکند. مسعود ۵ سال بزرگتر از راوی و دانشجوی حسابداری بود و برای جبران بخشی از هزینههای تحصیلش کار میکرد. سینا هم ۲ سال از او بزرگتر بود. دورههای آشپزی و باریستایی را در ایتالیا گذرانده و عاشق کارش بود. سینا دنیای زیبایی برای خود داشت؛ سرشار از بوی انواع قهوه و کیک و پنیر و سسها و هر بار با یک کشف تازه و ابداعی جدید همه را شگفتزده میکرد. رابطه راوی با این افراد دوستانه بود، اما آقای رئیس اجازهٔ صمیمیت بیشتر را بهشان نمیداد. این آغاز رمان حاضر است. ادامهٔ آن را بخوانید...