با چشم های بسته روی آب شناور میشود و میگذارد آب اندام لرزانش در بر گیرد.نمیتواند بفهمد چطوری بوده،نه آن بار اول و نه بار آخر میتواند حدس بزند اما هرگز نخواهد فهمید چگونه بوده لیدیا به چه چیز فکر میکرده؟تمام چیزهایی که هرگز به او نگفت. مدت زمان زیادی طول خواهد کشید سال ها پس از امروز آن ها هنوز در حال کنار هم گذاشتن تکه های این معما خواهند بود و طرح چهره ی لیدیا را در ذهن بازسازی خواهند کرد.هر بار مطمئن خواهند بود که این بار دیگر ماجرا را فهمیده اند این بار دیگر بالاخره او را تمام و کمال درک کرده اند.