بايگانی و تن اثر آلن سكولا، عكاس و منتقد امريكايی، در نگاهی كلی، به بررسی مقولۀ بايگانی در گفتمان عكاسی میپردازد. بايگانی در اين كتاب، همانطور كه مترجم در مقدمه توضيح میدهد، «بهمثابۀ نظام يا پارادايمی شمايلی در نظر گرفته میشود كه ‹گزارههای› عكاسی بر پايۀ آن شكل میگيرند». نويسنده در مقالۀ دوم کتاب بايگانی و تن، بايگانیهای تاريخی سدۀ نوزدهم عكاسی جنايی و قضايی را بررسی میكند و نشان میدهد كه چگونه عكاسی بههمراه علوم مدرن از جمله جرمشناسی، پزشكی، روانشناسی و انسانشناسی تنِ مادی و هويت اجتماعی انسان مدرن را به نظم و در قالب میکشد، چگونه مفهوم «خود» و «ديگری» از چشمانداز انسان اروپايی بورژوا، سفيدپوست و مذكر تعيين ديداری پيدا میكند و چگونه اين «خود» در تقابل با لشكر بزهكاران، جانيان، مجانين، اراذل، كارگران و سياهان تعريف میشود. اما در در مقالۀ اول بازخوانی يك بايگانی: عكاسی در ميانۀ كار و سرمايه نويسنده، با پرداختن به بايگانی عكسهای يك عكاس تجاری، میكوشد چهارچوبی مفهومی به دستدهد و بدين منظور، نفس تلقی ما از عكاسی میتواند بهترين گزينه برای زدودن برخی كجفهمیها باشد. سكولا مینويسد:
«كلاً احكام پنهان فرهنگ عكاسی ما را به دو مسير متباين میكشاند: از طرفی به سوی "علم" و اسطورۀ "حقيقت علمی"، و از جهتی به سوی هنر و كيشِ "تجربه ذهنی". اين دوگانگی دست از سر عكاسی برنمیدارد، و به اغلب احكام معمول در مورد عكاسی آشفتگی ابلهانهای میبخشد. ما كراراً اين ترجيعبند را میشنويم: عكاسی هنر است؛ عكاسی علم است (يا شالودۀ نگاه علمی را میسازد)؛ عكاسی هم هنر است و هم علم.»
به بیانی دیگر، دو مقالۀ بازخوانى يك بايگانى: عكاسى در ميانۀ كار و سرمايه و بايگانى و تن از منظر جامعهشناسى تاريخى مفهوم و كاركرد اجتماعى و تاريخى يك مقولۀ بنيادين گفتمان عكاسى يعنى بايگانى را وارسى مىكند. که مقالۀ نخست با اشاره به بايگانى عكسهاى يك عكاس تجارى، چارچوبى مفهومى براى بايگانى به دست مىدهد، انواع بايگانىها را هم در شكل مصداقىشان و هم در شيوۀ تكوينشان توضيح مىدهد، و نقش بايگانى را در درك رابطۀ ميان فرهنگ عكاسى و حيات اقتصادى روشن مىكند. سکولا نقش عكاسى را در توزيع نامشهود دانش و قدرت در حوزۀ اجتماع و چگونگى نظمدهى به آگاهى ديدارى ما، و نسبت معناى عكس با مقولۀ مالكيت را بر پايۀ سازوكار بايگانى مىكاود. وى با وامگيرى از زبانشناسى مىگويد بايگانى نظام يا پارادايمى شمايلى است كه «گزارههاى» عكاسى بر پايۀ آن شكل مىگيرند.