فنرهاى جمع شده در زندگى
قانونى در فيزيك داريم به نام «قانون هوك» كه در اين مطلب جزئياتش مهم نيست، فقط بگويم رابطه ميان فشردگى يك فنر با ميزان رها شدن آن را بيان مىكند. اين قاعده را در زندگى معمول نمىتوان تعميم داد ولى برخى از افراد را ديدهام كه فشارهاى بيرونى، مثل قانون هوك، روى آنها تاثير معكوس میگذارد تا به يك حركت جدى و حتى پيشرفت انفجارى برسند. هر چه فشارهايى مثل فقر و مشكلات مالى و تبعيض و غيره بيشتر مىگردد، انگار آنها را بيشتر به سمت موفقيت سوق مىدهد و مطابق با همان قاعده با شدت عمل بيشترى در جهت عكس پاسخ مىدهند.
برخى هم مثل فنرهاى ضعيف، با فشرده شدن بيشتر، حالت ارتجاعى خود را از دست مىدهند و زير بار مشكلات خم مىشوند و فرم خود را از دست مىدهند. در حقيقت ميزان مقاومت آدمها به نحوه زندگى آنها نيز بستگى دارد. شايد آدمهاى ضعيف - از لحاظ اقتصادى - را ديدهايد كه به راحتى با مشكلات خود كنار آمدهاند و با پذيرش شرايط، زندگى را به طريقى مىگذرانند، چون از ابتدا وضعيتى غير از اين نداشتهاند و آن را به عنوان بخشى از زندگى پذيرفتهاند. در كنار آن افرادى كه با شرايط نسبتاً خوب اقتصادى، دچار مشكلات مالى مىشوند و اجباراً با فقر دست و پنجه نرم مىكنند، تحت اين فشار و اجبار در تغيير سبكِ زندگى به احتمال زياد يا دچار حمله قلبى و سكته مىشود يا لااقل دچار كم آوردن!