کتاب «شاهدان عروس» اثر دیدیه ون کولارت، یک رمان معاصر فرانسوی است که در قالب داستانی پرتنش و جذاب، لایههای پیچیدهی روابط انسانی و آثار ناگهانی گذشته بر حال و آینده شخصیتها را بررسی میکند.
عقربههای ساعت روی دوازده مماس میشوند، سگی پارس میکند تلفن زنگ میخورد و پارسا سپهری گوشی را برمیدارد. زن آن سوی خط گلایه میکند که چرا او مهمانی شب قبل را زود ترک کرده است.
رمان "برآمدن آفتاب زمستانی" نوشته رضا جولایی، داستان پسری نوجوان به نام کامیار است و به تصویر کشیدن آنچه که بر او و خانوادهاش در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۲۳ اتفاق افتاده است، میپردازد.
«قهرمان» اثر برنارد مالامود گوهری ادبی است که از مرزهای داستانهای ورزشی فراتر میرود و روایتی را میبافد که در پیچیدگیهای طبیعت انسان، جاهطلبی و جستجوی عظمت میکاود.