در ابتدا ده نفر بودند که یک نامه ی رازآلود را از فردی ناشناس دریافت کردند؛ مجموعه ای عجیب و غریب از افراد کنجکاو که برای یک مهمانی آخر هفته به یک جزیره ی خصوصی کوچک در ساحل دون احضار شدند. هیچکدام از آنان میزبان را که یک میلیونر مرموز است نمی شناسند و او را هیچ جا پیدا نمی کنند. بعد از رسیدن به مقصد تلاش می کنند که ارتباط با یکدیگر را پیدا کنند اما تمام چیزی که این ده مهمان در آن اشتراک دارند، یک گذشته ی پلید و تاریک است که تمایلی به آشکار شدندش ندارند و یک راز که مهری بر سرنوشتشان خواهد بود.
بخشی از کتاب
"آقای قاضی وارگریو که به تازگی از مسند قضا بازنشسته شده بود در گوشه ای از واگن درجه یک مخصوص سیگاری ها نشسته بود به سیگار پک می زند و نگاه مشتاقانه ای به اخبار سیاسی روزانه تایمز می انداخت. روزنامه را پایین گذاشت و از پنجره به بیرون نگریست حالا داشتند از سامرست می گذشتند. او به ساعتش نگاهی انداخت. هنوز دو ساعت به پایان سفر مانده بود. در ذهنش تمام چیزهایی را که روزنامه ها درباره جزیره نیگر آیلند نوشته بودند مرور کرد. اول میلیونری آمریکایی که عاشق قایق سواری بود آن را خرید و خانه باشکوهی در آن که در نزدیکی ساحل دون قرار داشت ساخت"