Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: ارنست همینگوی
    مترجم: مهدی افشار

    کتاب وداع با اسلحه

    2٬150٬000 ریال
    (داستان‌های آمریکایی، قرن 20 م)
    شابک: 9782000861294
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    قهرمان داستان، ستوانی آمریکایی است که به انتخاب خویش به ارتش ایتالیا می‌پیوندد و بر پرستار داوطلب انگلیسی عاشق می‌شود و آن‌گاه که بر بیهودگی این نبرد بی‌فرجام پی می‌برد، به دنیایی پناه می‌برد که نماد آرامش است و در همۀ سده‌های گذشته‌اش از جنگ دوری گزیده: سوییس. سرزمینی که از جهان وحشت و جنگ به اندازۀ یک دریاچه فاصله دارد و از دنیای خشونت و سبعیت، هزاران کیلومتر و در آنجاست که می‌توان طعم عشق را با همۀ شیرینی‌هایش در کام خود چشید. اما افسوس که این شیرینی را دوامی نیست…

    «وداع با اسلحه» روایت دو سرشت و دو غریزۀ متضاد و متعارض بشری است؛ یکی نماد خشونت، خونریزی، تعرض، تهاجم و تجاوز است که ثمرۀ آن ویرانی و کوچ اجباری مردمانی است که به‌ستم رانده شده‌اند، آسیب دیده‌اند و نصیبی جز آشفته‌حالی نداشته‌اند و دیگری نماد مهر است و عشق و دوستی و باروری و فرزندآوری که ثمرۀ آن آرامش است و سکوت و سکونی‌دلنشین که روح را به تعالی می‌رساند و درون را به وجد و نشاط و کمال.

    جنگ جهانی اول که در این کتاب از گوریتسیا، شهر کوچکی در شمال تریسته، در منتهی‌الیه سرحد ایتالیا به آن نگریسته شده است، چندان ترسناک به نظر نمی‌رسد و در انعکاس گنگ چند صدای توپ دوردست خلاصه می‌شود. ستوان فردریک هنری آمریکایی که بر اثر جوانی و لاقیدی و ذوق به ورزش در ارتش ایتالیا استخدام شده است، در میان آمبولانس‌های خود و تالار ناهارخوری و شراب و زن زندگی بسیار مطبوعی دارد. با نزدیک شدن تدریجی زمستان صدای توپ‌ها بسیار کمتر می‌شود و درخواست مرخصی هنری را برای تمام زمستان می‌پذیرند. هنری از این فرصت برای خوش‌گذرانی در شبه‌جزیره استفاده می‌کند. وقتی به جبهه برمی‌گردد، با پرستاری انگلیسی با نام کاترین بارکلی آشنا می‌شود و تظاهر به دوست داشتن او می‌کند؛ در حالی که دروغ می‌گوید. پرستار هم تظاهر به باور کردن حرف او می‌کند؛ در حالی که چنین نیست.

    در خلال این احوال، جنگ جان تازه می‌یابد. هنوز صحبت هنری با اطرافیانش راجع به جنگ تمام نشده است که می‌فهمد آن‌ها چقدر از جنگ بیزارند. طی نبردی زخمی می‌شود. او را به بیمارستانی آمریکایی در شهر میلان منتقل می‌کنند که پرستار انگلیسی نیز به آنجا فرستاده می‌شود. او و پرستار عاشق یکدیگر می‌شوند. جراحتش به‌تدریج معالجه می‌شود. پرستار از او باردار شده و هنری باید به جبهه برگردد. در جبهه اوضاع به‌کلی تغییر کرده‌ است و دیگر صحبت از بازی در بین نیست. همه سخت می‌جنگند.

    هنری را به منطقۀ کوهستانی منتقل می‌کنند؛ هنوز به آنجا نرسیده است که با حملۀ آلمانی‌ها و اتریشی‌ها عقب‌نشینی شروع می‌شود. هنری با سه آمبولانس تحت فرمانش به عقب برمی‌گردد. در جاده چنان آشفتگی‌ای حکمفرماست که اتومبیل‌ها قدم‌به‌قدم پیش می‌روند. مجبور به حرکت از جاده‌های فرعی می‌شوند که آمبولانس‌ها به گل فرو می‌روند و هنری با سه سرباز تحت امرش پیاده ادامه می‌دهند. گلوله‌ای بی‌هدف از نیروهای ایتالیایی در حال عقب‌نشینی یکی از مردان او را (آیمو) می‌کشد. یکی دیگر خود را تسلیم آلمانی‌ها می‌کند. ستوان هنری و رانندۀ باقی‌مانده، پس از مدتی راهپیمایی بی‌هدف، جاده‌ای را پیدا می‌کنند. روی پلی، افراد دژبانی ارتش ایتالیا راه را بر افسران در حال عقب‌نشینی می‌بندند و آن‌ها را به چمنزاری می‌برند و پس از چیزی شبیه به محاکمه، تیرباران می‌کنند.

    هنری درست وقتی که باید در این به‌اصطلاح دادگاه حضور یابد، با پریدن در رودخانه خودش را نجات می‌دهد. از این لحظه به بعد، او احساس می‌کند که دیگر هیچ دِینی به ارتش ایتالیا ندارد و فراری شده و با پریدن بر قطاری باری خود را به نزد کاترین می‌رساند و با او از ایتالیا گریخته و به سوئیس می‌روند و در آنجا منتظر تولد فرزند خود می‌شوند، اما فرزند در زایمان می‌میرد و باعث مرگ مادر می‌شود…

    این کتاب بر پایۀ تجربیات واقعی همینگوی در ارتش ایتالیا در جنگ جهانی اول نوشته شده است.

    دربارۀ نویسنده

    ارنست میلر همینگوی، متولد ۲۱ ژوئیۀ ۱۸۹۹ در آمریکا و درگذشته در ۲ ژوئیۀ ۱۹۶۱ است. او از پایه‌گذاران وقایع‌نگاری ادبی است و موفق به دریافت جایزۀ نوبل شده است. او چنان در توصیف شخصیت‌ها تبحر دارد که به او لقب پدر ادبیات مدرن را داده‌اند.

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه408
    نوبت چاپ3
    سال انتشار1402
    قطعرقعی