آری! جهانم جهنم غمگینی ست بی هم قفس شدن غم غمگینی ست چون از شما هزار جهان دورم غمگین تر از جهان شما هستم

غروب پروانه لبریز است از فضاهای جادویی ناب و زبان شاعرانه بسیار بکر که نقطه عطفی است در ادبیات کرد....

همیشه در خودکشی هایم ناموفق بوده ام؛ همیشه، در همه چیز ناموفق بوده ام.بهتر بگویم، زندگی ام عین خودکشی هایم بوده است. آنچه درباره من وحشتناک و غم انگیز است، اشراف کامل من به موفق نبودنم است ...

رمانی پر از احساس است که مخاطب را به عمق وجود دختری بینام و درک او از کشوری درگیر جنگ می‌برد؛ دختری که چون بی‌نام است میتوان او را تمام زنان و دختران سرزمین‌های درگیر جنگ دانست و شاید حتی خود سرزمین.

این کتاب با برقراری پیوند میان پویش دریافت و برهم‌کنش میان تئاتر و حافظه آشکار می‌کند که چگونه حافظه و خاطرات تماشاگران بر فرایند دریافت تئاتری تأثیر می‌گذارند

همینجا بود که با اراده‌ آزاد، یا توهمِ داشتنش، بدرود گفت و تحت نفوذ نیرویی بزرگتر قرار گرفت که هدایتش کند.

البته اینی هم که من هیچگاه به هیچ دوستی وصیت نکرده‌ام که بعد مرگ آثارم را بسوزاند...

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا برخی از افراد تندخو هستند؟

تو همیشه فکر می‌کنی مرغ همسایه غاز است؛ اما آنجا هم آسمان همین رنگ است آتون...