نمایشنامه "اتاق ورونیکا" آمیزهای از ترس و هیجان است. لوین با موفقیت فضایی وهم انگیز و هولناک ایجاد کرده است. او چنان روایت پیچیدهای خلق کرده که مخاطب را گیج میکند و یافتن واقعیت را برایش دشوار میکند. پایانبندی غافلگیرانهاش هم بر جذابیت آن افزوده است.
کتاب "مراسم قطع دست در اسپوکن"، نمایشنامهای سرشار از خشونت در باب ماهیت زندگی در شرایط التقاطی پست مدرن است. زندگی که حتی اعضا و جوارح بدن در آن تکه تکه میشوند.
"شیوه فنی نمایشنامهخوانی" راهنمایی است دقیق و موجز برای دانشجویان و دیگر دستاندرکاران تئاتر، که آنها را در خوانش و درک بهتر جزئیات نهفته در یک نمایشنامه راهنمایی میکند...
مکبث نشان میدهد که چگونه جاهطلبی و آزمندی همهچیز و همهکس را به ورطهی فنا و نابودی میکشاند. در این چاپ، متن انگلیسی در مقابل متن فارسی آورده شده است.
"سایکوسیس 4:48" متنی است مُثله شده، در خود منفجر و فروپاشیده، چنانکه خودِ کین در یکی از همین قطعات مینویسد: «ذهن من توی هجومِ همین تیکهپارههای مُثلهشدۀ درهم و برهمه»؛ هجومی جنونآسا از مونولوگ، دیالوگ، اعداد، شعر، ارجاعات کتاب مقدسی، خطابه، هذیان و ...
به مدهآ خیانت شده است. شوهر او جیسون او را در پی زنی جوان ترک کرده است. جیسون پیمان وفاداری و عشق خویش با مدهآ را شکسته و حتی از این که دو پسرشان را رها کند اِبایی ندارد. اما مدهآ زنی نیست که چنین اهانتی را تاب آورد و دست به کاری نزند. او با هوش و ارادۀ سرشار خود نیروهای سهمگین درونش را به تمامی به کار میگیرد تا عظیمترین و هولناکترین نقشۀ انتقام را عملی سازد.