همانجا که چون یک مادر و پدر با خودمان یا دیگران گفتگو میکنیم. همانجا که میگوییم نگران نباش درست میشود، صبر داشته باش، مراقب خودت باش. از زاویه دیگر، والد سرزنشگر، انتقادگر، توسریزن است که خودمان را سرزنش میکنیم، تو سر احساسات کودکانه خودمان میزنیم و اجازه نمیدهیم کودک احساساتش را بروز دهد. اساساً وقتی والدتان بسیار پررنگ باشد مشکل عزتنفس و اعتمادبهنفس پیدا میکنید.
اما حالت منِ بالغِ من و شما بسیار حیاتی و مصمم است و اگر ضعیف باشد و رشد نکند، نمایشنامه فرد به سمت شکست جهت پیدا میکند. وقتی میگویم بالغ یعنی کلید تعادل و موفقیت هر فرد که اگر آموزش نبیند، تعادلش به هم میخورد، یا به سمت حالت والد حرکت میکند یا به سمت حالت کودک میرود و فرد را در انتخابها و تصمیمگیریهایش به چالش عمیق میکشد. خیلیها فکر میکنند و در مواقعی هم دچار توهم میشوند که فردی بالغ هستند، اما وقتی این کتاب را تا آخر بخوانند، تازه متوجه میشوند که بالغ یا عاقل بودن به آن راحتی هم که فکر میکنند، نیست و فرد باید روی خود کار کند، خودشناسی کند و همانند یک سنگ گرانقیمت تراش بخورد تا شکل زیبا بگیرد. بالغ هریک از ما هر روز به آموزش و تربیتهای دقیق نیاز دارد، در غیراینصورت گاهی شبیه یک کودک احساساتی میشویم و گاه چون یک والد عقل کل میشویم که ادعا میکند همه چیز را میداند و در ارتباطاتش هم خود و هم دیگران را آزار میدهد.
این کتاب به شما نشانگان بالغ، بر اساس دیدگاه تحلیل رفتار متقابل را آموزش می دهد و در واقع اولین باریست که این مفهوم این چنین باز و تفسیر می شود و به شما کمک می کند که بالغ و درجات آن را بشناسید و از قدرت او در ارتباطات اجتماعی مطلع شوید.
وقتی به ادبیات عامه ایران سرک میکشم متوجه میشوم پر از توصیههای خردمندانه است، خردورزی در زندگی را راه درستی و راستی میداند و بهکرات و به بهانههای مختلف مردمان این فرهنگ را به خردورزی دعوت و توصیه میکند، زیرا میخواهد ایرانیان مبنای فرهنگ خود را بر عقلانیت فردی و جمعی استوار کنند. تجربه شده اگر عقلانیت بر مردمان این سرزمین تسلط داشته باشد، زندگیشان سعادتمند خواهد شد و اگر پای از این دایره بیرون گذارند و راه دروغ را پیشه خود سازند، بازنده خواهند شد. همیشه پدران و مادران ما میگفتند سعی کنید عاقل باشید، بعد هم داستان زن یا مردی را تعریف میکردند که چون عاقل بود توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد؛ یا میگویند فلانی فردی عاقل است چون عیاشی نمیکند؛ عاقل و بالغ است چون آدم رازداری است؛ عاقل است چون خوب میداند چگونه از پولش مراقبت کند و... همانطور که میبینید، هر کس با توجه به ادبیات ذهنی و تجربه خود از عاقل و بالغبودن شکل یا تعریفی ارائه میدهد. بالغبودن یک پازل ذهنی و رفتاری است که باید دهها خصلت روانشناختی کنار یکدیگر قرار گیرند تا بتوان یک فرد را بالغ متعادل و قدرتمند دانست. همه میتوانند بالغ باشند و اگر درصد آن را از یک تا صد نشان دهیم، ما بهدنبال تربیت بالغی بالای شصت درصد هستیم که شکننده و منفعل نباشد و بتواند در شرایط زمانی و مکانی بجا عکسالعملهای بالغانه و هوشمندانه از خود نشان دهد. وقتی شما از بالغِ دوست، همراه و همسرتان اطمینان داشته باشید، خیالتان راحت خواهد شد. او میتواند تکیهگاهی امن و خوب برای شما باشد یا خطای فاحش نمیکند و میتواند خود، همراه و مردم را به سر منزل مقصود برساند. وقتی فردی درگیر روحیات کودکانه منفی است، بسیار احساساتی بوده و اکثر تصمیماتش آنی، انفجاری، ابنالوقتی و بیش از حد واکنشی است. در واقع او قابل اعتماد و اطمینان نیست و در بسیاری مواقع تصمیماتی میگیرد که آینده را نمیبیند و بیشتر به ضرر خودش تمام میشود، چون روحیات یک کودک حد و اندازة حرف و تصمیمات خود را محاسبه نمیکند و فکرنکرده واکنش نشان میدهد؛ یا وقتی فرد، جامعه یا خانوادهای درگیر روحیات والدانه است، همیشه از موضع بالا قضاوت میکند و روحیات بهشدت بدبینانه خود را به همه تسری میدهد. یک فرد، خانواده یا جامعه از روحیات بالغانه خود بیش از دیگر روحیاتش منتفع میشود. حال باید اکثر آموزشهای زندگی فرد در راستای پرورش بالغ، خرد فرد، جامعه و خانواده باشد تا بتوان به اکنون و آینده او خوشبین بود.
دکتر علی شمیسا