در دنیای پرشتاب امروز که معنا در غبار اطلاعات گم میشود و ارتباطات لحظهای جایگزین تأمل عمیق شده است، کریستوفر بولاس در کتاب معنا و ماخولیا به کالبدشکافی روانکاوانه جامعه معاصر غرب میپردازد. او با نگاهی به تحولات دو قرن اخیر، نشان میدهد که چگونه نیروهای روانشناختی ما دستخوش تغییرات عمیقی شدهاند و این تغییرات به پیدایش پدیدههایی چون روانهراسی و راهحلهای مبتنی بر نفرت در مسائل جهانی منجر شده است. بولاس استدلال میکند که عصر حیرتزدگی کنونی سایهای از مالیخولیا را بر روابط فردی و اجتماعی ما افکنده است. او با واکاوی نسبت میان روان فردی و تحولات جمعی، ضرورت بهکارگیری بینش روانشناختی را برای فهم چالشهای پیش روی دموکراسی و یافتن مفهومی متعادلتر از خویشتن در بستر جامعه برجسته میکند. معنا و ماخولیا اثری است روشنگر که علاقهمندان به روانکاوی، علوم اجتماعی، و مطالعات فرهنگی را به تفکر درباره وضعیت انسان معاصر در عصر بیقراری و فقدان معنا فرامیخواند.