اسم من فرید است و در نتیجه سالها تلاش و ممارستِ بابا، همه من را «فری» صدا میکنند. فرزند دوم یک خانواده چهارنفرهام که برخلاف همة تهتغاریها، نه نازکش دارم و نه محبوب قلب مامان و بابا هستم؛ طوری که اگر مأموران حقوق بشر یا یونیسف پایشان به خانة ما باز شود توی همان چند ساعت اول حتماً تَرَک برمیدارند؛ اینطوری که یا از بابا مجسمه میسازند و به عنوان ایدهآلترین پدر و نماد الگوی درستِ تربیتی میگذراند سردر سازمانهایشان، یا حتماً همان لحظه بابا را کَتوبال بسته با خودشان میبرند تا اینطوری زنجیره نقض حقوق بشر را در خانه ما پاره کرده باشند.