صمد علاوه بر نویسندگی، آموزگار، محقق فرهنگ فولکلور آذربایجانی و مترجم نیز بود. با این حال، بهنظر میرسد خوانندگان آثار بهرنگی با ترجمههای او کمتر آشنا باشند. حال آنکه در نوشتههای او به ترجمهی چندین داستان کوتاه از نویسندگان برجستهی ترکیه و جمهوری آذربایجان شوروی نیز برمیخوریم.
کتاب "روایتی ساده و روان از سندبادنامه"، یک داستان اصلی و سی و چهار داستان کلیشهای دارد. بیشتر داستانهای این کتاب درباره مکر زنانه است و قدرت تفکر، نکتهسنجی و بداههگویی زنان را نشان میدهد.
فرهاد کشوری در کتاب «تونل» با زبانی ساده و روان به تلفیق واقعیت و خیال برای بیان داستانهایی رازآلود از جهان امروزی میپردازد. گویی به دنبال بهانهای برای زیباتر جلوه دادن دنیای وارونهی کنونی میگردد.
ایستادهام جلوی آیینه و زیپ لباس صورتیام را کشیدم بالا. مامان دوخته بود برایم. لپهایم رنگ لباس شد. ازش خوشم آمد. چرخیدم دور خودم. دامن دایره زد و رفت بالا و پاهای تپلم توی آیینه پیدا شد در اتاق بسته شد و بابا آمد توی آینه. نگاهش مثل همیشه نبود....