کتاب «فلسفه، دانشگاه، سیاست» خواننده را به اوج چالشبرانگیزترین و بحثبرانگیزترین مقاطع زندگی مارتین هایدگر میبرد، یعنی تجربهی سیاسی پذیرش ریاست دانشگاه فرایبورگ در دوران حاکمیت نازیها.
این کتاب، تحقیقی جدی در ارتباط پرتنش و پرمخاطرهی میان اندیشه و قدرت است؛ رابطهای که در آن، سیاستی که از تفکر جدا شود به تباهی میانجامد و فلسفهای که از زمانهی خود منفک گردد، به وراجیهای بیروح بدل میشود.
رویکرد کتاب، که حاصل گزینش هوشمندانهی بیژن عبدالکریمی است، به جای ارائهی تحلیلی بیرونی، خواننده را مستقیما با متون اصلی خود هایدگر مواجه میکند تا بتواند بدون واسطه با دفاعیات، توجیهات و تأملات او در باب این دوره روبرو شود.
این مبحث فکری با خطابهی مشهور ریاست دانشگاه با عنوان «خودابرازی دانشگاه آلمانی» آغاز میشود؛ متنی که در آن هایدگر دیدگاه خود را دربارهی نقش و رسالت دانشگاه در آن مقطع تاریخی سرنوشتساز بیان میکند. در ادامه، کتاب ما را به دههها بعد و به مصاحبهی تأملبرانگیز او با نشریهی اشپیگل با عنوان «تنها خدا میتواند ما را نجات دهد» میبرد؛ جایی که فیلسوف از فاصلهی زمانی به بازخوانی این تجربهی پیچیده میپردازد.