با توجه به سابقه قابل توجه پارسیان، عموماً نه محققان هندی و نه غربی با جدیت کافی به آنها نپرداختهاند. بخشی از دلیل این نکته این است که به رغم مشارکت و سرمایهگذاری عمیق آنها در شبه قاره، پارسیان اغلب خود را متفاوت از جامعه بزرگ هند و تا حدودی خارج از آن میدانند. اگرچه زرتشتیان پارسی بیش از ۱۲۰۰ سال است که در هند سکونت دارند اما هنوز خود را مهاجران ایرانی میدانند و ایران همچنان وطن معنوی آنها باقی مانده است....
"تبعید و ملت" اثری ارزشمند برای شناخت بهتر تعاملات میان ایران و هند از منظر مهاجرت و ملیگرایی است. این کتاب، تصویری دقیق از نقش پارسیان در ساختن ایران مدرن ارائه میدهد و برای هر کسی که به تاریخ و هویتهای مهاجر علاقه دارد، منبعی غنی و الهامبخش محسوب میشود.
فرهنگ هر جامعه ثمره کوششهایی است که اعضای جامعه در طول قرون و نسلها در پاسخگویی به نیازهای مادی و غیر مادی خود به عمل آوردهاند. با پذیرش این تعریف به این نتیجه میتوان رسید که "هیچ قوم یا جامعهای فاقد فرهنگ نیست." نگارنده علاوه بر به دست دادن تعریفی از فرهنگ، در باب ارتباط فرهنگ با شخصیت و هویت، همچنین کاربردهای اجتماعی این مفهوم بحث میکند و ویژگی نسبی بودن آن را توضیح میدهد .
شاهنامه، پیش از آن که زندهکننده زبان پارسی باشد، زندهکننده «عجم» یعنی هویت ملی و هستی سرزمین مردمانی است که در پیوند با نژاد و قومیتشان اِرانشهر، شهر ایران و ایران زمین نامیده میشود.