فرانکل که روانپزشک است، بر اساس تجربیات خود و افرادی که بعدها درمان کرد، استدلال میکند که ما نمیتوانیم از رنج اجتناب کنیم، بلکه میتوانیم چگونگی مواجهه با آن را انتخاب کنیم، در آن معنا بیابیم و با هدفی احیا شده به مسیر زندگی ادامه دهیم...
خوانندگان میتوانند مطمئن باشند که با خواندن این کتاب، بینشی متفاوت را نسبت به جهان هستی در خود مشاهده خواهند کرد و از این موضوع آگاه خواهند شد که چگونه افکار و احساساتشان، به مانعی بر سر راه رسیدن به زندگی پر از آرامش و خوشبختی تبدیل میشوند.
ماندن با احساس تزلزل - یعنی ادامهدادن با قلبی شکسته، با شکم گرسنه، با احساس درمانگی و میل به انتقام - مسیر بیداری حقیقی است. رها نکردن آن بلاتکلیف، یادگرفتن قلق ریلکس بودن در میان آشوب، و یادگیری نترسیدن، مسیر معنوی است...