در این داستان یک فرشته زمینی که بالها و آگاهی خودش را از دست داده و زندانی یک دیو طمطام شده است، به دنیای درون آیینه راه مییابد و عاشق زنی به نام مرجل میشود غافل از اینکه مرجل در واقع اهریمن دنیای آیینه هاست و قصد دارد با همدستی یک اهریمن باستانی سد کهن یاجوج و ماجوج را باز کرده تا تمام انسانها و فرشتههای زمینی کشته شوند اما قهرمان داستان که عاشق اهریمن آیینه شده؛ به کمک «صخور» و با وجود تمام ضعفهایش، برای نجات فرشتگان و انسانها با شیاطین اهریمنی وارد جنگ نابرابر میشود.