فرودگاهها تعطیل شدهاند و لوک که احتمال میرود آنفلوانزا گرفته باشد، در خوابگاهِ دانشجویی تنها مانده و تنها راه بازگرداندنِ او استفاده از کشتی ترابری برای جابهجایی ماشین است. تام، عکاسی است که برای جاهای مختلفی کار میکند، «چندان شبیه اَنسِل آدامز نیست. فاقد هرگونه رمز و رازی است.» او از دوربینش به عنوان سپری استفاده میکند تا بدون آنکه بیش از حد به زندگی نزدیک شود، تصویری از آن را به سوی خودش بتاباند.