هانس پیتر رور نشان می دهد که چگونه می توان به کمک تجزیه و تحلیل خودارزشمندی الگوهای نهادینه درونی را شناسایی کرده و تغییر داد و اختلالات شخصیتی و مشکلات احساسی را برطرف کرد.
برگرفتن نقاب از این جهان، به زمان و تقلای بسیار و نیز فرهنگ نیازمند بوده است و یکی از دستاوردهای عظیم هنر و فلسفۀ مدرن (که رویکرد پنجاه تا هفتاد سال اخیر بوده) آن است که به ما اجازه باز اکتشاف دنیایی را که در آن زندگی می کنیم می دهد؛ این مهم همواره در معرض فراموشی ما است.
آنچه روان کاوی بر تخت را از متون غامض روانکاوی متمایز کرده و دلنشینی ویژه ای به آن بخشیده ساختار مصاحبه واری است که در کتاب به نرمی و نغزی گفت و گویی صمیمانه میان استاد و دانشجوی دیرینش پیش می رود.