مطالعه کتاب "چهار سوار سرنوشت"، هم به دلیل داستان گیرا و محتوای تکاندهندهای که دارد و هم بهخاطر نثر شیوا و ترجمه درخشانش، بسیار لذتبخش بوده و تجربهای فراموش ناشدنی را برای خوانندگانش به ارمغان میآورد.
در خیابانی که آپارتمان پنج سویم در آن واقع شده، اتفاقهای عجیبی میافتد. در این آپارتمان پنج نفر از پشت پنج پنجره و با پنج پرده، داستان زندگی خود را میگویند، داستان خوابها و خیالها و کارهایی که معلوم نیست واقعاً انجام دادهاند، یا فکر میکنند انجام دادهاند، یا آرزو میکنند انجام دهند. جن و پریها هم در این جهان ذهنی/واقعی میآیند و میروند و گاهی ماجرا بیش از این رفتوآمدهاست.
رمان "کیمیاگر"، داستان اسرارآمیز پسری چوپان و آندلسی به نام سانتیاگو را روایت میکند که رویای یافتن گنج را در سر میپروراند. او به همین منظور پا به سفر میگذارد اما دست سرنوشت، گنجی به مراتب باارزشتر و واقعیتر از تصور او را بر سر راهش قرار میدهد...