نویسنده نفرت و بیزاری خود را از جامعه و حاکمانش به شکلی هنری و خروشان همراه با مزاح و شوخی در میان شرارت و فلاکتی که تا اعماق جامعهی این کشور آمریکای لاتین پیش رفته و نهادینه شده است را از زبان یک استاد تبعیدی بیان می کند.
الیف شافاک در رمان ملت عشق، دو روایت موازی شگفت انگیز را پی گرفته است یکی معاصر و دیگری در قرن سیزدهم، در زمانی که مولانا با مرشد روحانی خود و درویشی خانه به دوش، شمس تبریزی مواجه می شود