داستانی تاریخی که با مرگ آقا محمد خان آغاز می شود و ماجرای زن بارگی های دومین شاه دودمان قاجار، فتحعلی شاه، و سیری ناپذیری او نسبت به زنان را به تصویر می کشد.
بگذارید خوشبخت باشد؛ رهایش کنید. کالیستو الوئی، آن مردِ قدیسِ آن کوهستانها، آن فرشتۀ آن قطعۀ بهشتیِ پرتغالِ کهن، سقوط کرد. فرشته سقوط کرد و تنها انسان بر جای ماند؛ انسانی همچون دیگران، فقط با چند برتریِ بر عمومِ مردمان.
کمتر کسی در مواجهه با پروندهای جنایی، جستاری اینچنین آفریده که هم گزارشی از تمامی ماجراها داده و هم فرم تئاتر، گزارش، ناداستان و جستار را درهم میآمیزد و تجربهای رقم میزند که به سادگی نمیتوان آن را بر زمین گذاشت.