"بین ما یک رودخانه بود" اولین رمان محمدباقر اصلیان است که در جهانی چند فرهنگی به روایت داستانی عاشقانه میپردازد و سرگذشت زنی از طبقات فرودست جنوب عراق را باز میگوید. زن تن به ازدواجی معمول میدهد اما در طول زندگی بارها با شبیه عشقش مواجه میشود. داستان در جغرافیا و فضای متغیر عراق و ایران در دوره جنگ و پساجنگ روی میدهد و ما در رمان با مرارتهای زنی تنها مواجه میشویم که قربانی نگاه طبقاتی نژادی شده است.
در خلال جنگهای جهانی یأس فلسفی و ناامیدی گریبانگیر تمام مردم اروپا شده بود و همه بدنبال دلیلی برای ادامه زندگی بودند. انریکو نماد نه تنها اروپاییان بلکه تمام مردم جهان است که زیر بار این اتفاقات کمر خم کردند، پریشان شدند، منزوی شدند، فرار کردند، شکنجه شدند و... مگریس به خوبی توانسته شرایط آن زمان را بازگو کند.
همسر کوچک داستانی تمثیلی و مدرن و در عین حال عجیب و شگفتانگیز است، کوتاه و مختصر اما چنان استادانه نوشته شده که متحیرتان میکند، هیجان و ترس با هم به سراغتان میآیند و از خواندنش لذت خواهید برد.