«میترا» قسم خورده است دیگر به شهر خود بازنگردد ولی همهجا پدر را در بین آدمها میبیند که ایستاده است و اینپا و آنپا میکند و لحظۀ دیگر پیدایَش نیست...
«محمدحسن شهسواری» نویسنده و روزنامهنگار، در پاگرد به آرزوهای سیاسی و اجتماعی نسل جوان و امروز میپردازد. او همگام با تحولات جامعه، تجربههای زیستهی نسل خود را در قالب بیانی هنری ثبت میکند.