وقتی دو خبرنگار جوان و رقیب هم به خاطر پیوندی جادویی عاشق یکدیگر میشوند، باید از اعماق جهنم عبور کرده و در جنگ میان خدایان سرنوشت خود را برای همیشه مهر و موم کنند.پس از قرنها خواب، خدایان دوباره در حال جنگاند. اما آیریس وینو هجده ساله فقط میخواهد خانوادهاش را نجات دهد. مادرش از اعتیاد رنج میبرد و برادرش در خط مقدم جبهه مفقود شده، بهترین شانس او برنده شدن در ستوننویسی روزنامهی اوث گزت است. او برای مقابله با نگرانیهایش نامههایی به برادرش مینویسد و آنها را زیر در کمدش میگذارد، اما نامهها گم میشوند و به دست رومن کیت رقیب سرسخت و جذاب آیریس در روزنامه میرسند. وقتی رومن به طور ناشناس برای آیریس پاسخ میدهد، پیوندی میانشان شکل میگیرد که آیریس را تا خط مقدم نبرد برای برادرش، سرنوشت بشریت و عشق همراهی میکند.