همین جاست که مولف بد، مانند معمار ضد فرهنگ، برای از بین بردن ضعف کار خویش مجبور است که هر حادثه ای را متنوع تر و سرگرم کننده تر از حادثهٔ قبلی بسازد تا با این حقه توجه تماشاگران را حفظ کند. پایان این راه، کریه و اهانت آمیز است. همین جاست که او می گوید بگذار واقعا اعضای تناسلی آنان را نشان دهیم، بگذار واقعا بازیگران را از طریق بدل ها به خطر بیندازیم، بگذار واقعا ساختمان را آتش بزنیم. این عوامل در جریان ساخت یک فیلم، فیلم ساز را هرچه بیشتر به سوی کارهای نامأنوس و عجیب سوق می دهد و در طول کار حرفه ای او را بیش از پیش غیرمتعادل می کند، هم چنین در مسیری که یک فرهنگ طی می کند، آن را به فساد می کشانند. این همان چیزی است که اکنون به آن دچاریم