ژاک دریدا از جمله متفکرانی است که ذیل جریان موسوم به پساساختارگرایی فرانسوی و به واسطه پروژه «واسازی» بخش زیادی از فرضیات سنتی فلسفه را به چالش میکشد. در این کتاب که حکم درآمدی خلاقانه بر آثار فیلسوف را دارد، سایمون گلندینینگ به نقش دو گانه آثار دریدا هم در ساخت و هم در واسازی میراث فلسفی غرب اشاره میکند. او از دریدا در برابر بسیاری از نقدها و اتهامات دفاع میکند و نشان میدهد که این مضامین ظریف و راهبرد انقلابی آثار او هستند که چنین واکنش هایی را موجب شده اند.