آن شرلی دخترکی کک مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیم خانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوه تخیل بی حدومرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانی های سادهاش، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند.
میخواهم سرگذشتِ قهرمانِ داستانم آلکسِی فیودروویچ کارامازُف را بنویسم اما درست در سرآغازِ کار، ماندهام حیران و بلاتکلیف. از یک طرف، آلکسِی فیودروویچ را قهرمانِ داستان میخوانم، ولی از طرفِ دیگر، خوب میدانم که او هر چه و هر که بوده، قهرمان نبوده