شخصیت اصلی داستان دختری است به نام شادیانه که اتفاق تلخی رو پشت سرگذاشته و حال به اصرار اطرافیان برای بهتر شدن شرایط روحیاش و به بهانۀ جشن به روستا بازمیگردد.
چه جاسوس باشی چه نباشی خیلی راحت حرف از جنگ می زنی تو نمی دونی که زندگی چقدر با ارزشه؟ نمی دونی که خدا این فرصت رو به ما داده تا ، روز به معنای واقعی روی زمین زندگی کنیم
وقتی دو جهان با هم تداخل پیدا میکنند، هیچ چیز شبیه قبل نمیماند. روایتی رازآلود، احساسی و پرکشش دربارهٔ دنیایی که با یک انتخاب میتواند کاملا از نو نوشته شود.
در مجموعهی میراث لورین قهرمانهای داستان از جنس تردیدها و اشتباههای ما هستند. برای همین ملموس و واقعیاند و خواندن ماجراهایشان تکاندهنده است. کدل و متحد هفتمین و آخرین کتاب از مجموعهی میراث لورین نوشتهی پیتاکوس لور است که نشر افق با ترجمهی پیمان اسماعیلیان منتشر کرده؛ داستانی دربارهی ۹ نوجوان از سیارهی لورین که برای نجات زمین تلاش میکنند و مبارزه با موگادوریها رسالت اصلی زندگیشان است. این جلد را میتوان یک پایانبندی باشکوه دانست که خطهای داستانی پیشین را به نتیجه میرساند و مخاطب را غرق در هیجان و تعلیق میکند..
راز پنهانی که پشت چشم های سیاه درشت و لبخند همیشه آرام و مهربان بلکا نهفته است چیست؟ اما این زن نحیف و بیمار چگونه توانسته است با وجود ضعف جسمانی شوهرش را وادار کند که در مسیر درست باقی بماند؟ آن زن مرموزی که به دنبال خرید مار زنگی است چه سری را در دل خود حمل میکند؟ و ماما تورس بیوه ای با مشت آهنین در برابر دگرگونی پسرش و ورود او به دنیای مردان چه واکنشی نشان خواهد داد؟
تایتانها همچنان سایهوحشت بر شهر انداختهاند، ریتا و ماتیاس هر یک در مسیری جداگانه با سرنوشت خود روبه رو میشوند. آیا ارادهی آنها برای بقا آنها را دوباره به هم خواهد رساند؟