قربونت برم ، چشم چشم ، میتونم؛ دیگه حرف از نتونستن و نشدن نمی زنم، به مامان سپردم دکتر و راضی کنه سیبیلشو چرب کنه به دو ماهی بهم فرصت بده اگر ببینه چرخ تشریفات خوب می چرخه پشیمون میشه
همان عکس سالی مان به این نتیجه رسیده ام که مفهوم عکس محبوبم در تضاد با آن چیزی است که نشان می دهد؛ در واقع این دختر بزرگتر با ژست ستیزه جویانه اش است که پشتش را به خواهرش و پسرک ایستاده بر چوب های بلند کرده خانواده؟