کتاب پیش رو یک رمان کردی منحصربهفرد و یک اثر ادبی متفاوت است که از شاهکارهای معاصر کرد به حساب میآید و تصویری از زندگی معاصر بشر که با جنگ، اختلاف طبقاتی، درگیری با دشمن، بحران هویت و... گره خورده، به تماشا میگذارد.
من هم تشنه بودم سرم را عقب دادم و خودم را رها کردم تا بیفتم وسط درختها. صورتم را فرو کردم توی گل سرد و دیگر تکان نخوردم من این طور مردم به زودی تنم با زمین یکی میشود.
بلندیهای بادگیر روایت عشق است و انتقام، با شخصیتهایی که آمیزه لطافت و خشونتاند، مهر و کین، امید و بیم،… در مکانی که آن هم آمیزهای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوتبخش و زمستان اندوهبار.