کتاب "شبهای روشن" مثل خیلی از داستانهای داستایوفسکی، یک راوی اول شخص بینام و نشان دارد که در شهر زندگی میکند و از تنهایی و این که توانایی متوقف کردن افکار خود را ندارد رنج میبرد.
از اتاق جهانگیر بیرون آمد. خواست برای آخرین بار گلدان بامبو را آب بدهد، به آشپزخانه رفت. چشمش به تابلو افتاد؛ همان تابلویی که مدتها تنها وسیله ارتباطی میان او و جهانگیر بود. بسته کوچکی پیچیده در کاغذ کادوی زیبایی با روبان سپید زیر تابلو به چشم میخورد. با قدمهایی لرزان به سوی آن رفت. روی تابلو نوشته شده بود: “من را ببخش و فرصت بده با آیندهای شیرین، گذشته تلخ را جبران کنیم”
ایزابل آلنده در پرو به دنیا آمده است و در شیلی بزرگ شده. شهرت آلنده در نخستین نگاه شاید به سرگذشت غمبار دموکراسی سرنگون شده شیلی و روی کار آمدن حکومت نظامیان، تبعید، اعدام و شکنجه گره خورده باشد، اما در اصل سوای چنین روابطی، آلنده نویسنده قَدَر است که در همه زمینههای داستان و رمان بضاعت خود را به نمایش گذاشته.