کارن مادر و همسری پرمشغله است که پس از برگشتن از محل کار جز جلسات پراکندهای که به باشگاه میرود، در خدمت همسر، دو پسرش نوآ و اسکار است و حتی یک دقیقه هم برای خودش وقت ندارد...
"شکلات فروشی مرموز" روایتی شیرین و دلنشین از امید، شجاعت و دلهایی است که هنوز به گرما نیاز دارند. این کتاب طعم شکلات دارد و هر تکهاش قصهای ناگفته از عشق را در دل خود پنهان کرده است.
بگذارید خوشبخت باشد؛ رهایش کنید. کالیستو الوئی، آن مردِ قدیسِ آن کوهستانها، آن فرشتۀ آن قطعۀ بهشتیِ پرتغالِ کهن، سقوط کرد. فرشته سقوط کرد و تنها انسان بر جای ماند؛ انسانی همچون دیگران، فقط با چند برتریِ بر عمومِ مردمان.