در داستان حلقۀ سرخ خانم وارن به خاطر نگرانی دربارۀ یکی از مستأجرانش، به شرلوک هولمز مراجعه میکند. این مستأجر، مردی جوان است که قبل از ترک خانه، کرایۀ پانزده روز را از پیش حساب کرد. و در ساعات انتهایی شب به خانه بازگشت اما...
برای جرج، پدرش چیزی بیش از یک سایه و خاطرهای محو نیست. اما یک روز مادربزرگ جرج، صفحاتی را پیدا میکند که در یک صندلی قدیمی قرمزرنگ گذاشته شده بودند. این صفحات در واقع نامهای به جرج هستند که درست قبل از مرگ پدرش نوشته شده بودند.