دارن هم مانند شما انسان است. اول با ترس، اضطراب و بدون این که بداند چه کاری باید انجام دهد، شروع کرد.

همه‌ی ما در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ایم که هجوم افکار امکان تصمیم‌گیری و عمل کردن را از ما گرفته است. خیلی وقت‌ها حتی در حالی که تصمیمی وجود ندارد ذهن ما مشغول فکر و خیال می‌شود؛ گاهی حتی وقتی تمام تلاشمان را به کار می‌گیریم تا فکر نکنیم، گریزی از جریان افکار آزار پیدا نمی‌کنیم. اما ان بوگل در کتاب«فکر و خیال زیادی ممنوع» نشان می‌دهد می‌توان «بیش‌اندیشی» و بیش از حد فکر کردن را کنترل کرد. رها شدن از قید این افکار مداخله‌گر کمک می‌کنند روی چیزهایی که واقعا اهمیت دارند تمرکز کنید.

(مهارتهای جدید درمان اضطراب بدون مصرف دارو)

این کتاب بیشتر از این‌که یک راهنما باشد، یک روشنگر است، روشنگری که به نیمه‌ی تاریک وجودتان می‌تابد و به شما کمک می‌کند تا با مبهمات و تضادهای زندگی خود کنار بیایید.

این کتاب کمکمان می‌کند: - دوستان بهتر و صمیمی‌تری با یکدیگر باشیم. - با آغوشی باز به استقبال تعارض‌ها و تفاوت‌هایمان برویم. - براساس ارزش‌ها و رویاهایمان معنایی مشترک بسازیم.

روزی روزگاری، مرد جوان و باهوشی در دره ای زندگی می کرد. او اندوهگین بود؛ بنابراین تصمیم گرفت...