خدای جنگل رمانی است پر از جذابیت، احساس و پیچیدگیهایی که خواننده را به دنیایی پر از رازهای تاریک، پنهانکاریها، دروغها و فریبکاریهای بزرگ میبرد. این کتاب تنها دنیای پر رمز و راز خانوادههای ثروتمند را به نمایش نمیگذارد، بلکه نگاهی دقیق و عمیق به زندگی افرادی دارد که در سایه این طبقه اجتماعی زندگی میکنند و بهطور مداوم با مشکلات و چالشهای سختی دست و پنجه نرم میکنند. داستان با در هم آمیختن خطوط مختلفی از داستانهای عاشقانه، شکستهای انسانی، تلاشها و امیدهای کوچک، شما را به دنیایی میبرد که در آن نه تنها از عشق و خیانت خبری هست، بلکه دنیای شگفتانگیز و پر از تناقضات طبقات اجتماعی نیز به تصویر کشیده میشود.
داستان در جنگلهای دورافتاده شمال آمریکا روایت میشود، جایی که تفریحگاههای لوکس و باشکوه خانوادههای ثروتمند در آن قرار دارند. در این مکان، افراد عادی و زحمتکش تنها برای کار و خدمت به مالکان ثروتمند و سرنوشتساز آنها بهعنوان کارگران یا خدمتکاران حضور دارند. این تضاد بین زندگی مجلل و سختیهای روزمره طبقه کارگر در این منطقه، دنیای داستان را به یک فضای پر از تنش و هیجان تبدیل میکند.
در مرکز این داستان، خانواده ون لار قرار دارد، خانوادهای که ثروتمندترین مالک منطقه است و از سه نسل پیش در این منطقه ساکن شدهاند. اعضای خانواده ون لار، که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی بسیاری از مردم بومی و محلی تسلط دارند، بهطور ظاهری زندگی بیدغدغهای دارند. اما این زندگی بهظاهر بیچالش با وقوع یک حادثه ناگوار برای این خانواده دچار تغییرات شگرفی میشود و زخمهای قدیمی دوباره سر باز میکنند. این حادثه نه تنها بر روابط داخلی خانواده تأثیر میگذارد، بلکه بهطور غیرمستقیم روابط اجتماعی و اقتصادی منطقه را نیز به هم میریزد.