دو مرد نقاب دار آماده اند تا یکی از مشهورترین جواهر فروشیهای شهر را غارت کنند.
اما این سرقت آن طور که به نظر میرسد ساده نیست و هیچ کس نمی داند چه رازهایی در پس این ماجرا پنهان شده است.
بیست روز پیش از آن سوفی براون وکیل موفق و زنی ظاهراً خوشبخت در حال آماده کردن جشن چهل سالگی اش در ویلای لوکس خود در حومه ی ژنو است. زندگی اش کامل به نظر میرسد خانواده موقعیت رفاه.... اما زیر این آرامش براق چیزی تاریک در حال جوشیدن است
همسرش آریاد رازی دارد که از نگاه ها پنهان مانده و گرگ همسایه و مأمور پلیسی که بیش از حد به سوفی علاقه مند است قدم به قلمرویی میگذارد که نباید.
در دنیایی که ظاهرها دروغ میگویند و اعتماد شکننده تر از شیشه است. هر کس نقشی بازی میکند تا جایی که دیگر نتوان تشخیص داد شکارچی کیست و حیوان وحشی واقعی کدام است.
با حیوان وحشی ژوئل دیگر بار دیگر نشان میدهد که استاد خلق معما و تعلیق
روان شناختی است روایتی نفس گیر از عشق وسواس خیانت و رازهایی که دیر یا زود چهره ی خود را نشان میدهند.