پروفسور والتز به پژوهش درباره سهم خاص نظریه سیاسی کلاسیک در فهم علل جنگ و تعریف شرایطی می پردازد

روی زانو می‌نشیند و می‌گوید: «امشب سی‌ ام اسفنده و من هم می‌خوام باهات روراست باشم.»

در این دو داستان نقد و طنز اجتماعی پررنگ و چشمگیری دیده میشود

از او متنفر نبودم.

حادثه غریبى وقتى در یکى از نواحى مسکو واقع شد و دادستان محکمه دادگسترى ناحیه محلى در نواحى سن پترزبورگ آن را براى تولستوى حکایت کرد. چگونگى آن سرگذشت طبع وقاد و ضمیر فروزان آن حکیم اخلاقى را چنان برانگیخت که آن را به صورت افسانه و رمان درآورد و به آن نام رستاخیز نهاد.

کاش خاموش شوی....

شاه هیچ گاه دین خود را به روزولت فراموش نکرد

از آنجا که باید برای خودم آغازی در نظر بگیرم، اگر ....

زنانی که به در و دیوار می‌خورند در هر جامعه‌ای هستند