آنتونى مارا با داستانهاى گلچينمانند درهمتنيده يك قرن را در تاريخ شوروى و روسيه درمىنوردد. آغاز اين داستانها از تونلهايى در زير لنينگراد در سال ۱۹۳۷ است و پایان آنها سالى نامعلوم در منظومهٔ شمسى. وعدهٔ حكومت پرولتاريا و آزادسازى رنجبران و زحمتكشان به سركوب و خفقان و كيش شخصيت انجاميد. سقوط كمونيسم تغيير عمدهاى ايجاد نكرد و فاصلهٔ طبقاتى و سلطهٔ سازمانهاى مخفى و مافيا همچنان برقرار ماند. در این میانه، موسيقى و نقاشى هم زندگىبخش است و هم ابزار سركوب. يكى از تابلوهاى نقاش چچنى قرن نوزدهم و جنگ چچن در تار و پود داستان جريان دارد. طرح داستان در قالب گلچينكردن آهنگهاى نوستالژيك براى نوار كاست است كه بازگوكنندهٔ روايتى است بزرگتر از تکآهنگها و تکرويدادهاى زندگى قهرمانان، و نمادى است از آنچه بدان عشق مىورزند.