با از راه رسیدن بهار حزب اشتراکی نیز جانی تازه گرفت وخبر رسید که کار و غذا دوباره در دسترس است.حکومت فکرمی کرد هرکسی که زنده مانده آنقدر درمانده است که هرکاری ازش بخواهند انجام می دهد وحق با آنها بود.زمانی همه اهالی روستاحزب اشتراکی را به باد فحش می کشیدند،اما حالا هرروز مشتاقانه برای کار راهی مزارع جمعی می شدند.