باز آفرینی صادقانه احساس یا آفرینش حقیقتی نو و افسونگر بر صحنه آن لحظه تاب که شخصیت جان میگیرد و تماشاگر در ساحت رؤیا غرق میشود از کجا می جوشد؟

خان جون:اگه خودش عقلش میرسید که خوب بود هر روز فقط به تاغار چایی صورت میکشه جوون باید صبح به صبح به تخم مرغ بخوره بهروز که پسر خونه بود تا نیمروشو نمیخورد حق نداشت پاشو بذاره بیرون.

باید خونه رو تمیز کنم. کس دیگه‌ای این کار رو نمی‌کنه. مشاور مالی‌تون برای صبحونه می‌آد. باید یه فکری به حالش بکنم. سلیقه‌‌ی غذایی‌‎ش هر روز عوض می‌شه. یه روز، تخم‌مرغ آب‌پز و نون تست می‌خواد، روز بعد، آب‌پرتقال و تخم‌مرغ نیمرو...

"مولودی" نمایشی‌ست درباره‌ی جستجوی رستگاری قهرمانش، لُرد هَری مانچنزی، به دلیلِ گناهِ توأم با ندامتی که از مرگ همسرش احساس می‌کند. لرد هری گرفتار این توهّم است که شبی در نیمه‌راه اتلانتیک همسرش را از عرشه‌ی اقیانوس‌پیما به کام غرقاب هُل داده.

(برنده بخش ترجمۀ نمایشنامه در نخستین جشنواره تئاتر افراز)

«هیاهوی بسیار برای هیچ» یکی از کمدی‌های برجسته‌ی ویلیام شکسپیر است؛ نمایشی سرزنده، هوشمندانه و پر از گفت‌وگوهای بامزه و نیش‌دار که موضوع اصلی آن عشق، سوء‌تفاهم و بازی‌های ذهنی انسان‌ها است.