در کتاب از غم بال در آوردن پسرش مینشیند تا آنچه را که میداند یا فکر میکند که میداند ضبط کند؛ در مورد زندگی مادرش و مرگ او، که به قول خود هاندکه بیکلامی ای راکد، یک بیکلامی شدید، غم و اندوه را برای همیشه نگه میدارد.
داستان یک ماهیگیر کوبایی سالخورده ی بخت برگشته و بزرگ ترین آزمون زندگی اش نبردی نفس گیر و سخت با یک نیزه ماهی غول پیکر در دوردست های جریان خلیجی اقیانوس اطلس را حکایت می کند.