اولین بار که او را دید پیش از ظهر بود در یک روز تابستانی در تابستان برای رهایی از دست گرمای داغ و پرشرجی بندر بوشهر در کنار خلیج فارس با خانواده به شیراز پناه برده بودند.
جاناتان ابرستاره دنیای نقاشی و شخصیت اصلی این نمایشنامه، دچار بحران هویت شده است و هدف راستینش را در دنیای هنر گم کرده است. به این امید که بتواند شور و اشتیاق روزهای جوانی و خویشتن از دست رفته اش را بازیابد، در سفری به دیدن پاتریشیا، عشق قدیمی اش می رود.
با دیدن نکتههای گردآوری شده در کتاب "زنان از دید مردان" که همگی از آثار معروف نویسندگان برجستهی امروز یا زمانهای پیشین نقل شدهاند، این اندیشه به ذهن راه مییابد که با اثری متعلق به دارو دستهای از متلکگویان و متعصبان خطرناک یا مردان اسیر وسوسههای جنسی سروکار داریم....
یورگن کلینزمان همواره خود را بازآفرینی کرده، خواه در اشتوتگارت، میلان، موناکو، لندن یا مونیخ، بهعنوان بازیکن حرفهای سازشناپذیر یا در مقام کاپیتان آگاه از قدرت خود در تیم ملی.