شب گم‌ شده گزیده‌ ای از داستان‌ های کوتاه پیام یزدانجو است که همگی پیش از مهاجرت او از ایران نوشته شده‌اند.

می دانم به نظر عجیب می آید، ولی پسر هائی را می شناسم که مادر هاشان دوستشان دارند...

دانشجوی دختری موضوع پایان نامه اش را به نویسنده ای اختصاص می دهد و با جذب او و وادار کردنش به نوشتن، آرامش زندگی اش را به هم می ریزد

تصویر و كلمه گزارشی است از پنج رویكرد به تاریخ تصویر كه هر یك از آن‌ ها به جای بحث در باب فرم و ساختار اثر هنری، به معنا و محتوای آن می‌پردازد

باید خم می شدم عقب و برای مبارزه با یک ضعف عمیق، خودم را جمع و جور می کردم و کم کم بازویم را روی سینه ام بر می گرداندم.

برخورد اول بین دو نفر مثل زخمی سطحی است که هر دو احساسش می کنند و چرت تنهایی شان را پاره می کند.